جدول جو
جدول جو

معنی بهانه داشتن - جستجوی لغت در جدول جو

بهانه داشتن
(نَ خَ)
عذر بیجا آوردن:
شوری ز تو غائبانه دارد
بلبل گل را بهانه دارد.
جعفربیک ولد بهزادبیک (از آنندراج) ، رخنه، جدایی و افتراق، حیرت. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نهان داشتن
تصویر نهان داشتن
پنهان کردن، پوشیده داشتن
فرهنگ فارسی عمید
(نَ)
دست آویز کردن. (فرهنگ فارسی معین). عذر تراشیدن: اگر از بنده سیر شده است بهانه توان ساخت شیرین تر از این. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 317) ، ناگاه گرفتن، غالب شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) ، متحیر گردانیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). قال اﷲ تعالی: بل تأتیهم بغتهً فتبهتهم فلایستطیعون ردها. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(رَ / رِ دَ / دِ شُ دَ)
بر کنار بودن. بر ساحل جای داشتن. دور از میانه بودن:
کرانه داشتم از بحر فتنه چون کف آب
نهنگ عشق توام در میانه بازآورد.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(مُ لاجْ جَ)
مرکّب از: ب + راه + داشتن، کنایه از ترصد و انتظار ورود چیزی داشتن و این در بیت نظامی واقع است لیکن اکثر بدین معنی چشم براه داشتن مستعمل میشود نه تنها ’براه داشتن’. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(مَ کَ)
آواکردن. فریاد داشتن. فریاد کردن. صباح. حیاط. جلب. (منتهی الارب) :
چو دوزخ که سیرش کنند از وعید
دگر بانگ دارد که هل من مزید.
سعدی (بوستان).
محمول پیش آهنگ را از من بگو ای ساربان
تو خواب میکن بر شتر تا بانگ می دارد جرس.
سعدی (طیبات)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بهانه ساختن
تصویر بهانه ساختن
دست آویز کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میانه داشتن
تصویر میانه داشتن
میانه با کسی. نظر خوب با و داشتن روابط حسنه با وی داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نهان داشتن
تصویر نهان داشتن
مخفی کردن پوشیده داشن: (استاد... بدان بند (پند) غریب که از وی نهان داشتنه بود با او در آویخت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چانه داشتن
تصویر چانه داشتن
((~. تَ))
قدرت پرگویی داشتن، پرگویی کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
وجود منزلٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
House
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
loger
دیکشنری فارسی به فرانسوی
بهانه جویی کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
abrigar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
집에 살다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
жить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
beherbergen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
жити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
گھر میں رہنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
বাস করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
kuishi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
ev sahibi olmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
住む
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
ospitare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
לגור
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
घर में रहना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
tinggal
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
อาศัยอยู่
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
huisvesten
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
mieszkać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
居住
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
alojar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی